[ و انس پسر مالک را نزد طلحه و زبیر به بصره فرستاد تا آنان را حدیثى به یاد آرد که از رسول خدا ( ص ) شنیده بود . انس از رساندن پیام سر برتافت و چون بازگشت گفت : « فراموش کردم . » امام فرمود : ] اگر دروغ میگویى خدایت به سپیدى درخشان گرفتار گرداند که عمامه آن نپوشاند [ یعنى بیمارى برص . از آن پس انس را در چهره برص پدید گردید و کس جز با نقاب او را ندید . ] [نهج البلاغه]
 

 
   

از ابتدا - پس کوچه های عاشقی
 
خانه | ارتباط مدیریت |بازدید امروز:0
 

پرستو مهاجر :: 83/9/7::  5:17 عصر

تا حالا چند بار شکست خوردین و از اول شروع کردین

خیلی سخته. اما سخت تر از اون اینه که باید خودتون رو محکم و نترس نشون بدین.

تا اونی که همراه تونه احساس ترس نکنه

یه جورایی دارم زیر این بار خورد می شم


موضوعات یادداشت

::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

69271

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
 :جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
از ابتدا - پس کوچه های عاشقی
::لوگوی دوستان::

::لینک دوستان::

فانی

حرفهای دل من

زمزمه های تنهایی

مسافری ازهند

یادت نره

::آوای آشنا::
::صدای خودم::
::اشتراک::
 
::وضعیت من در یاهو::
::آرشیو::
::طراح قالب::