• وبلاگ : پس كوچه هاي عاشقي
  • يادداشت : از ابتدا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    من هم مثل خودتم.

    خيلي وقته اين رو ميخام بهش بگم ولي نميدونم چرانميتونم.

    من ازتوخواهش ميكنم كه يه راه برام پيدا كني.

    + سالار 
    واقعا همين طور كه مي گي . من تجربش كردم . ولي نميدونم تا كي اين تجربه رو بايد تحمل كنم؟

    سلام اي ول

    با من هم دردي

    ياحق

    سلام

    دل تنگي شده عادت من اين بازي روزگار ولش كن همدن حرفاي كه ههمه تو فيلم مي زنن

    سلام مهربون!ممنونم از اينكه بمن سرزدي.دوهفته اي ميشه كه تنهام گذاشته...البته براي هميشه...مدام سعي داره بهم حالي كنه كه:بين ما هرچي بوده تموم شده/عشق اين دوره چه بي دووم شده...اما من....///ببخش منو از اينكه بي مقدمه حرف ميزنم.بالا خره آدم بايد پيش يكي خودش رو خالي كنه ديگه....راستي اگه اجازه بدي مي خوام لينك وبلاگ شما رو تو وبلاگم بذارم...منتظرم.

    سلام عزيزم وبلاگت فوق العاده است تا به حال لاگي به اين زيبايي نديدم ...نوشته هاتم زيباست...خيلي خوشم اومد...دوست دارم بيشتر باهات آشنا بشم ...موفق باشي

    تو گلي

    عشق تنها با اشك سخن ميگويد...

    دل عشق پر از رنگو ريا دوست نداشت

    يك لحظه تو را ز من جدا دوست نداشت

    اي آينه دار خلوتم باور كن

    اندازه ي من كسي تو را دوست نداشت

    تو گليتو گلي